در حقیقت این مهم نیست که مشکلات ارتباطی موجود در خانواده شما از نوع ساده است یا پیچیده بلکه این نکته حائزاهمیت است که بتوانیم آنها را درک کنیم و بفهمیم و در واقع درک و فهم این مشکلات است که میتواند بسیار سخت و دشوار باشد.
هر فرد در یک خانواده یک رابطه و نسبتی با دیگر افراد خانواده دارد و آن نسبتها و رابطهها، اشخاص و اعضای خانواده را بهصورت فشرده و پیچیده با هم مرتبط میسازد و همچنین بین بقیه اعضای خانواده و آنها نیز پیوندها، رابطهها و نسبتهایی را بهوجود میآورد. در حقیقت خانوادهها بافتههای پیچیده و درهمی هستند که خود ما آنها را بهوجود میآوریم و گسترش میدهیم. لازم به ذکر است که مشکلات معمول در روابط خانوادگی و خویشاوندی در همه خانوادهها وجود دارد و اصلا مهم نیست که آنها در کجا زندگی میکنند یا سابقه و پیشینه زندگیشان در گذشته چه بوده است بلکه این موضوع بهصورت همهگیر و جهانی و در همه خانوادهها نیز دیده میشود و اگر کسی ادعا کند که در خانوادهاش هیچگونه مشکلی وجود ندارد، بدانید که بزرگترین دروغ عمرش را گفته است.
درک و فهم مشکلات معمول در روابط خانوادگی میتواند از طریق نگاه کردن و تجسس کردن در هر یک از اعضا و همچنین جایگاه آنها در خانواده صورت گیرد. همه مردم درون خانوادهشان خواستهها و نیازهای متفاوتی از مردم گوناگون دارند. تکتک اعضای خانواده میتوانند نسبت به دیگر اعضای خانواده، فعالیتهای متفاوتی داشته باشند و همینطور هم خواهد بود و خواسته هیچیک از افراد به یکدیگر شباهت ندارد و مثل هم نیست. در واقع این خصیصه و ویژگی خاص در میان خانوادهها یکی از مسائل معمول و جاافتاده است و حتی در بین اشخاص مختلفی هم که هیچگونه نسبتی با یکدیگر ندارند این قضیه کاملا قابلدرک و مورد پذیرش همگان است.
یکی دیگر از روشهایی که میتوان از طریق آن شروع به درک و فهم مشکلات معمول در روابط خانوادگی کرد این است که درک کنیم و بفهمیم که هر یک از اعضای خانواده متفاوت هستند و ما باید مقایسهکردن افراد یک خانواده را متوقفسازیم و هیچگاه حتی دو نفر از اعضای یک خانواده را با یکدیگر مقایسه نکنیم زیرا این کار بسیار اشتباه است. در واقع شاید آنها هیچگونه شباهتی از نظر شخصیتی یا از هر لحاظ دیگری با یکدیگر نداشته باشند. همیشه همه ما نسبت به دیگر اعضای خانوادهمان چه از لحاظ نوع خواستهها و نیازها و چه از لحاظ شخصیتی و رفتاری متفاوت هستیم و در حقیقت وجود همین تفاوتهاست که هر یک از ما را به یک شخص یا فرد تبدیل میکند و ما را بهصورت یک فرد بهوجود میآورد.
خواستن چیزهای متفاوت و داشتن نیازها و خواستههای گوناگون خوب است اما در بسیاری از اوقات ما احساس میکنیم که باید همان چیزهایی که دیگران دوست دارند را دوست داشته باشیم و همان کارهایی را که اعضای خانواده مان انجام میدهند باید عینا انجام دهیم زیرا ما یک خانواده هستیم اما این اصلا دلیل نمیشود که چون ما یک خانواده یا فامیل هستیم پس باید تمام خواستهها، علایق و کارهایی که انجام میدهیم مثل هم باشد؛ انجام این کار اصلا صحیح نیست. خانوادهها گرانبها و نفیس هستند زیرا هر یک از اعضای آنها یک توانایی متفاوت دارند و دلیل باارزش بودنشان این است که با یکدیگر متفاوتند و همین تفاوتشان باعث میشود که چیزهای بسیاری را از یکدیگر بیاموزند و در مواقع ضروری آن را بهکار بندند. در حقیقت زمانی اعضای یک خانواده متوجه میشوند و میفهمند که همه آنها منحصر به فردند و سعی و تلاششان را برای مثل دیگرانبودن متوقف میسازند که مشکلات روابط خانوادگیشان ناپدید شده و از بین رفته باشد.
نگاهکردن و دنبالکردن راههای درک و فهم مشکلات در روابط خانوادگی این امکان را به شما خواهد داد تا بتوانید ببینید که اعضای خانواده با یکدیگر چه رفتاری دارند و عملکرد آنها نسبت به یکدیگر چگونه است. به روابط و ارتباطات خانوادگیتان بنگرید و ببینید که لحن و صدا و همچنین منظور و معنای رفتارهای اعضای خانوادهتان با یکدیگر چگونه است. در بسیاری از اوقات دیده شده که دلیل بهوجود آمدن و شروع یک مشکل در ارتباط خانوادگی میتواند این باشد که یکی از اعضای خانواده نسبت به یکی دیگر از افراد خانوادهاش نظر منفی داشته و برای او نقش یک سلبکننده و مایوسکننده را داشته است. صدمه و آسیب رساندن به احساسات یکدیگر میتواند سریعتر ارتباطات خانوادگی را از بین برده و کمرنگ سازد و بهوجود آمدن این آسیبها و صدمات عاطفی و احساسی بهزودی زود و در مدت زمان بسیار کوتاهی رشد میکند و بیشتر و بیشتر میشود و در آیندهای نه چندان دور، یک مشکل خانوادگی عظیم و غیرقابل حل بهوجود میآید که به کمکهای بسیاری برای حل شدنش نیاز دارد. از طریق درک کردن و استنباط اینکه اعضای خانوادهتان چه احساسی نسبت به شما دارند، میتوانید شروع به درک و فهم مشکلات معمول موجود در روابط خانوادگیتان کنید.
در حالی که مشغول زیرنظر گرفتن چگونگی رفتارها و عکسالعملهای متقابل اعضای خانواده نسبت به یکدیگر هستید و از طریق این در حال درک کردن مشکلات معمول موجود در روابط خانوادگیتان هستید، میتوانید میزان رشک و حسادت اعضای خانواده نسبت به یکدیگر را نیز زیرنظر بگیرید و ببینید که اصلا چنین چیزی در بین اعضای خانوادهتان وجود دارد یا نه. اما در خانوادههایی که دارای فرزندان کوچک و کم سن و سال هستند، همیشه نوع رفتار والدین با کودکان و داشتن رفتارهای مشابه، باعث بهوجود آمدن بعضی از انواع حسادت در بین آنها میشود. حسادت میتواند با مقایسه کردن بچهها از نظر درسی و تحصیلات در خانوادهها بهوجود آید و شروع شود.
حسادت میتواند باعث بهوجود آمدن بسیاری از مشکلات ارتباطی درون خانواده شود و این موضوع حتی میتواند ادامه پیدا کند و به دوران بزرگسالی فرزندان نیز منتقل شود. درصورتی که فقط لازم است خانوادهها درک کنند که هر یک از اعضای خانواده نیازها و خواستههای متفاوتی داشته و در یادگیری مقولههای خاصی استعداد دارد. حسادت ، در هیچیک از رابطهها جایی ندارد و اصولا حسادت ورزیدن کار صحیحی نیست چه برسد به اعضای یک خانواده که نسبت به هم حسادت کنند؛ زیرا در حقیقت اعضای یک خانواده از یک گوشت و خون هستند و اصلا دلیلی برای حسادت وجود ندارد و کسانی که به دیگر اعضای خانوادهشان حسادت میکنند باید بدانند که انسان حسود هیچگاه آرامش ندارد و تنها خود او است که همیشه ذهنش مشغول است و درگیر این افکار پوچ است و به هیچ کس دیگری به غیر از خودش صدمه و آسیبی وارد نخواهد شد.
درک و فهم مشکلات معمول در روابط خانوادگی بسیار سخت و دشوار است. هیچگاه دو نفر دقیقا مثل هم نیستند و بنابراین هیچ دو خانوادهای نیز وجود ندارند که دقیقا مثل هم باشند اما بسیاری از مشکلات ارتباطی خانوادهها میتواند در بسیاری از خانوادههای جهان دقیقا مثل هم اتفاق بیفتد. بعضی از این مشکلات در این نوشتار مورد بحث و بررسی قرارگرفت اما بسیاری از مشکلات دیگر نیز وجود دارد. یکی از معمولترین مشکلاتی که در روابط خانوادگی وجود دارد، سوءتفاهمهاست که به واسطه مقایسه اعضای خانواده با یکدیگر، داشتن رفتارها و برخوردهای معنادار و مایوس کردن دیگر اعضای خانواده بهوجود میآید و همچنین حسادتکردن اعضای خانواده نسبت به یکدیگر نیز میتواند در این بین بسیار مؤثر و تعیینکننده باشد.
Improvingyourworld.com